اگر انتخابات را نِمود عملی دموکراسی و انتخاب نماینده از میان خود برای مدیریت جامعه ی خویش معنا کنیم؛ طبیعیست که انتخابات ارتباط مستقیم با زیست صنفی ما دارد، زیستی که با لحاظ شغل ما که خلاصه در کار وکالت است با مسائل حیثیتی و معیشتی نیز پیوند میخورد
انتخابات را جدی بگیریم
(یادداشتی درباره انتخابات کانون وکلای دادگستری گلستان)
• کوهیار گُردی. وکیل پایه یک دادگستری
اگر انتخابات را نِمود عملی دموکراسی و انتخاب نماینده از میان خود برای مدیریت جامعه ی خویش معنا کنیم؛ طبیعیست که انتخابات ارتباط مستقیم با زندگی صنفی ما دارد، زندگی ای که با لحاظ شغل ما که خلاصه در کار وکالت است با مسائل حیثیتی و معیشتی نیز پیوند میخورد، بنابراین انتخابات کانون وکلا بسیار مهم و برجسته است، اما:
1-با لحاظ تجربه ده سالهی کانون وکلای دادگستری گلستان متاسفانه برخلاف بسیاری از کانون های دیگر، انتخابات در این جا نه تنها اهمیت عمومی چندانی ندارد بلکه ظاهر امر تا چند روز پیش از آغاز رای گیری عملا مسکوت و بی تحرک است؛ تنها آن زمان است که برخی نامزدهای انتخابات با ادعای ائتلاف و وعده های چه بسا عجیب، طلب رای مینمایند. حال آن که چگونه میتوان ادعای صحت و اصالت ائتلاف را پذیرفت، حال آن که به درستی نمی دانیم گرایش فکری و عملی نامزد مورد نظر چیست؟! و چگونه می توانیم به این پرسش پاسخ دهیم که دو یا چند نامزدی که از بنیان علمی و شخصیتی و کاری با یکدیگر اختلاف دارند چگونه و ناگهان موتلف می شوند؟! از سوی دیگر برخی نامزدها نیز شیوههایی را در پیش می گیرند که حتا در عرصه سیاست کلان نیز نخ نما و منقضیست، بدین صورت که بدون ارائهی طرحی ایجابی، یا دست به کوبیدن و رد همکاران خود در هیات های مدیرهی پیشین می زنند که گویی نامزد مورد نظر قرارست طرحی نو دراندازد یا آن که با ارائه ی لیست بلندی از وعده ها و برنامههای بلندپروازانه، کوشش در جذب آرا دارد؛ برنامههایی که حتا برای فرض تحقق آن نیز نیاز به تاسیس وزارتخانهای نوست. از سوی دیگر نیز می توان از طیف دیگری از نامزدهایی که پیشینهی حضور درهیات مدیره را داشته، پرسید که چه شده که دوباره عزم انتخاب دارند؟
2-اکنون با در نظرگرفتن بند نخست در کمبودها و عوارض انتخابات، بهترین پیشنهاد به هیات مدیره کانون وکلای دادگستری استان گلستان برگزاری -دستکم- نشستهای انتخاباتیست تا نامزدها در آن از برنامه های خویش بگویند و مهم تر از آن حضار و منتقدین نیز نظر خویش را بیان کنند. زیرا آن چه سبب تشخیص و اتمام حجت است، نقد و نظر قاطع میباشد. شوربختانه کانون وکلای دادگستری گلستان از دو مسئلهی اساسی رنج میبرد، نخست حیثیت فردی و جمعی وکلا در دادگستری و نهادهای گوناگون و دوم تامینات شغلی و معیشتی. در خصوص مورد نخست، گرچه که سبب بیشتر ناگواریها را رفتارهای فردی و جمعی وکلا می پندارم، با این حال کانون وکلای دادگستری استان گلستان و هیات مدیره را نیز مقصر فرض میکنم. با فرض آن به زبان ساده تمام درها بسته و زور وکلا به آستانهی دادگستری نرسد؛ دستکم کانون میتواند متولی ادارهی خود باشد: به ما بگوید که دقیقا خود با وجوه پرداختی ما چه کرده، میکند و خواهد کرد؟(شفاف سازی مالی) یا در ازای وجوه پرداختی چه خدماتی را ارئه داده است؟(بخش نظارتی) مدیران کانون می بایست به جد و با تمام توان مدافع حقوق و منزلت و آتیه و آینده اعضای کانون نیز باشند. حال اگر نامزدی قصد اصلاح و پاسخ این امور را دارد، اکنون گام در ره پر حادثه نهد، با این تفاوت که تکلیف در آن جلسه یا جلسات احتمالی روشن گردد که علل ناکامی ها چه چیزها و یا چه کسان بوده اند؟ زیرا ناتوانی در مدیریت از حال خارج نیست: یا ناشی از ناتوانی شخصی نامزد است( در این صورت عذرخواهی و عدم نامزدی در ادوار آتی حداقل انتظار و جبران خواهد بود) یا آن که مسائلی خارج از اختیار و اراده مدیران دخیل بوده که بازهم نماینده ی ما تا اندازه ای مقصر خواهد بود، زیرا بنا بر نمایندگی خود از وکلا و البته وظایف شغلی خویش وظیفه دارد بگوید دقیقا کدام اشخاص و عوامل سد راه اصلاح و پیشرفت بوده اند و چرا؟! بی گمان که همه ما در مقابل تاریخ مسوول و پاسخگو خواهیم بود؛ آن که ایستاد و مبارزه کرد و آن که آبرو را به نان فروخت و پا پس کشید؛ این چنین است که چهره امثال مصدق، وکیل، عدل، داور و حسن نزیه، محمد علی موحد ، کشاورز و بسیاران دیگر همچنان می درخشد.
3-از دگر سو، رای دهنده نیز وظایفی دارد:
نخست باید انتظار معجزه را از نظر دور داشت، کانون وکلا مانند بسیاری از نهادهای صنفی غیردولتی، همچنان که تابع بسیاری محدودیت هاست، از کمبودهای اساسی رنج میبرد، اتکا به صرف انتخاب نماینده در هیات مدیره، امکان این تحولات را فراهم نخواهد نمود، زیرا بخش بزرگی از این مشکلات پیوند عمیقی با شرایط سیاسی-اجتماعی منطقه و کشور دارد که محتاج اصلاح در امور کلان است.
دوم، استان گلستان، حوزهای چند نژادی و چندفرهنگیست و این مقوله از ویژگیهای ممتاز و برجستهی ماست که در آن قومیتها با جغرافیای کاملا متفاوت در صلح و آرامش در کنار یکدیگر زیست میکنند. اما نگاه قومی-منطقه ای در انتخابات کانون وکلا معنا ندارد. در کانون وکلا بحث اعتبار و منافع جمعی وکلای یک یا چند استان است، بنابراین این مباحث برخلاف فعالیتهای عمرانی یا اجتماعی محدود به یک قوم یا جغرافیا -که ابزار تبلیغ برای انتخاباتی چون شورای محل یا مجلس شورای اسلامیست- در انتخابات کانون خروج موضوعی دارد، بنابراین بزرگ تر ببینیم و بیبندیشیم و به یاد آوریم که وکلای دادگستری کشورهای جهان خود را یک نهاد هم پیوند و همسو می دانند.
سوم، مهمترین ابزار انتخاب کردن چیست؟ به گمانم”هوش اجتماعی” میتواند عمل تفکیک رای دهندهی آگاه و اصیل از غیرآن باشد.میتوان هوش اجتماعی را مجموعهای از شاخصهای فیزیولوژیک، تجربی و علمی تلقی کرد که افراد در مواجه با اشخاص دیگر توان تشخیص کارآیی و توانایی آنان را دریافت مینمایند، مفهومی که بسیار نزدیک به تعریف روشنفکریست، یعنی فردی که بسیاری از مسائل جنینی و حتا ناپیدا را کشف و درک کند. از وکیل دادگستری نیز در این سطح همین انتظار میرود، نمیتوان صرف همشهری یا هم نژاد بودن را ملاک انتخاب تلقی نمود، همان گونه که دستکم از فردی که نام وکیل پایه یک دادگستری را یدک میکشد، انتظار تشخیص انسان سودجو، بندباز و فرصت طلب از آدمهای اصیل و با شهامت و جسارت،انتظار زیادی نیست، مسئلهای که غیابش ازدردهای جانکاه ماست
چهارم، بیگمان که داشتن پیشینهای خوب، برنامهای منسجم و عقلانی و البته شخصیت اجتماعی مناسب و صداقت جز اولویتهای انتخاب است. اما به نظر آن چه به تمام این عوامل خروجی میدهد”شهامت” باشد. متاسفانه در روزگاری زندگی میکنیم که گاهی محافظهکاری رندانه و فرصت طلبی تبدیل به گونه ای بی شرمانه از ابزار معیشت و قدرت شده است؛ اعضای هیات مدیره کانون نیز شاید از گزند این تهدید در امان نباشند و چه بسا برنامهها و فریادهای حق طلبانه که طعمه و پایمال ترس و مصلحت جویی بیجا شود.بنابراین شهامت است که تعیین میکند نمایندهی ما کیست.
پنجم، همانگونه که هیات مدیره و کانون وظایف قانونی و عرفی مهمی دارند، سایر اعضا نیز دارای وظایفی می باشند که بی آن ها، عملکرد هیات مدیره مختل خواهد شد.نمی توان دست به انتخاب زد و سپس منتخب را رها کرد، نمی شود دستان منتخب را بست و انتظار عملی نمودن اهداف را داشت، اعضای کانون قدرت اجرایی هیات مدیره اند، نه تنها باید بر کار منتخبین خود نظارت داشته باشند، بلکه در عین حال جبهه ای قوی را شکل دهند و به اتکای خرد-به دور از احساسات و اخبار دروغین- در مقابل تندبادها استوار شوند.
انتخابات را جدی بگیریم، انتخابات نه تنها تعیین تکلیف سرنوشت ماست، بلکه نماد درجه فهم و بلوغ صنفی ما خواهد بود. در انتخابات است که هر بار متولد میشویم، حق میستانیم و تکثیر خواهیم شد.
«روابط عمومی کانون وکلای دادگستری گلستان»