کانون وکلای گلستان نسبتاً جوان است. وقتی سخن از تشکیل آن به میان آمد، گمان می کنم چیزی نزدیک به 130 عضو بالقوه داشت. از آنجا که تعداد شرکت کنندگان در انتخابات در کانون های وکلا هم مانند سایر انتخابات موضوعیت دارد، به یکایک وکلای حوزه گلستان نامه ای نوشتم و حضور هرچه بیشتر و فعال تر آنها را در انتخابات استدعا کردم. البته تعدادی ازاین دوستان رفقای قدیمی بنده بودند (و حالا به رفاقت همه وکلای کانون گلستان مفتخرم).
پیشنهاد به کانون هایی که تشکیل نشده اند
*بهمن کشاورز
کانون وکلای گلستان نسبتاً جوان است. وقتی سخن از تشکیل آن به میان آمد، گمان می کنم چیزی نزدیک به 130 عضو بالقوه داشت. از آنجا که تعداد شرکت کنندگان در انتخابات در کانون های وکلا هم مانند سایر انتخابات موضوعیت دارد، به یکایک وکلای حوزه گلستان نامه ای نوشتم و حضور هرچه بیشتر و فعال تر آنها را در انتخابات استدعا کردم. البته تعدادی ازاین دوستان رفقای قدیمی بنده بودند (و حالا به رفاقت همه وکلای کانون گلستان مفتخرم).
تعداد شرکت کنندگان در انتخابات بسیار چشمگیر و استثنایی بود. درنتیجه کانونی متحد و یکپارچه تأسیس و هیأت مدیره ای بدون حاشیه و مسأله انتخاب شد.
این ویژگی در ادوار بعدی انتخابات کانون گلستان باقی ماند و حاصل آن کانونی بود پویا در مسیر تکامل و مشتاق بهتر شدن اعضای هیأت مدیره، که به رغم تفاوت سلائق، در امور مربوط به وکالت و وکلا اتفاق نظر داشتند (و دارند)، موفق شدند کانون گلستان را در موضعی قرار دهند که روابطش با تشکیلات قضائی، نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی و اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران (اسکودا) در شرایطی کاملاً سازنده و مطلوب قرار گیرد.
از مجموع تماسهایی که به مناسبت های گوناگون، از جانب روسای کانون گلستان، در ادوار مختلف، با بنده گرفته شد، هرگز رایحه تفرقه در این کانون را استشمام نکردم. همینطور جهت گیری های این کانون در مسائل مطروحه در اتحادیه نیز همواره هماهنگ با سایر کانون ها و در راستای اعتلا و عظمت اتحادیه بوده است.
بی گمان کانون گلستان و اعضای آن به تعریف و تمجید و تأیید بنده نیاز ندارند و آنچه انجام داده اند و می دهند و روش و منشی که برگزیده اند، حاصل آگاهی های عمیق اجتماعی و صنفی آنهاست و نتایج مثبتی که گرفته اند، مثبت درستی روشها و گزینش های آنان بوده است. آنچه مرا به نگارش این مختصر واداشت، اغتنام فرصت بود برای بازگویی فرایندی که تکرار آن برای کانون هایی که تشکیل خواهند شد، قابل توصیه است. هم اکنون استانی نیست که از نظر تعداد، وکلای آن برای تشکیل کانون کافی نباشد و اینکه در آنها کانون تشکیل نشده است، مبتنی بر خواست و اراده وکلای استان است که معلول عوامل گوناگونی است که چه بسا در همه استان ها یکسان نباشد. اما گمان می رود وکلای استان ها را که تابع کانونهای مستقل خود نیستند، گزیر و گریزی از تشکیل کانون مستقل نیست. لذا پیمودن مسیری نظیر آنچه در تأسیس و اداره کانون وکلای دادگستری گلستان پیموده شد، به این کانون های بالقوه قابل توصیه است. البته اذعان باید کرد که در اکثریت قریب به اتفاق کانونهای بیست و سه گانه، حال و هوا و روشها و منشهایی که عرض شد، موجود و منبع است. کانون گلستان را از آن جهت مثال زدم که خود از نخستین گام تشکیل، ناظر تحولات آن بوده ام.